چـه انـتظـار عجـیبـی!
تـو بـین مـنتظـران هـم عـزیـز مـن، غـریبـی
عجیبــ تـر، که چـه آسـان نبودنتــ شـده عـادتــ
چـه بـیخیـال نـشستیـم، نـه کـوششـی نـه وفـایـی
فـقط نـشستـه و گـفتیـم؛ خـدا کـند کـه بـیایـی