"> 
با تأمـل بـنگرد کـه آیا نـمازش او را از فـحشا
و مـنکر باز داشـته؟
پـس بـه انـدازه ای کـه او را بازداشـته از او
پـذیـرفتـه مـی شـود.
شـهادتــ شـشمیـن شـمع روشـنگر و وصـی پـیغمبـر،
تـسلیتــ و تـعزیتــ.
در زمـان غیبتــ امـام زمـان(عجـل الله تعـالی فرجـه شـریفـ)
چـشم و گـوشتـان بـه ولـی فـقیـه بـاشـد تـا
بـبینیـد از آن کـانـون فـرمـانـدهـی
چـه دستـوری صـادر مـیشود.
شـهیـد مـهدی زیـن الدیـن
مـن شکـایتــ دارم...
از آن هـا کـه نـمی فـهمنـد چـادر مـشکـی مـن
یـادگـار مـادرم زهـراستــ
از آن هـا کـه بـه سـخره مـی گـیرنـد
قـداسـتــِ حجـابِ مـادرم را؛
چـرا نـمی فـهمـی؟
ایـن تـکه پـارچـه ی مـشکـی،
از هـر جـنسـی کـه باشـد حـُرمـتــ دارد!
چـادر مـشکـی تـو
بـرایتــ امـنیتــ می آورد
خیـالت راحتــ،
گـرگـ هـا هـمیشـه بـه دنـبال شـنل قـرمـزی
هـستنـد...
اگـر صـادقـانـه و بـا مـحبتـی قلبـی و دلسـوزانـه انجـام نشـه؛
اگـر مؤدبـانـه و از راه درستـش و از طریـق اهـلش انـجام نشـه ...
حتی اگـر هـمه ی اینـها بـاشه ولی با ظرافتــ خـاص خـودش انـجام نشـه،
درستــ بـرعکسش نـتیجـه مـیده و مـیشه:
نـهی از مـعروفــ و امـر بـه مـنکر ...
بـقول گیلـه مـرد که میـگفت: امـر بـه مـعروفــ و نـهی از مـنکر اینـقدر
مـهم و ظـریفـه کـه گـاهـی دو امـام دستــ در دستــ هـم مـیدن تـا
وضـوی پـیرمـردی رو اصـلاح کننـد ...
رفـعت و عظـمت مـقام حضـرت مـوسی (علیـه السلام) بـر هـمه
آشکـاره؛ ولـی آیـا کـسی هستــ کـه " داسـتان مـوسی و شـبان " اش
رو نـشنیـده بـاشه ...
چـه انـتظـار عجـیبـی!
تـو بـین مـنتظـران هـم عـزیـز مـن، غـریبـی
عجیبــ تـر، که چـه آسـان نبودنتــ شـده عـادتــ
چـه بـیخیـال نـشستیـم، نـه کـوششـی نـه وفـایـی
فـقط نـشستـه و گـفتیـم؛ خـدا کـند کـه بـیایـی
صـدایـ بـارانــ زیبـاتـرینـ تـرانه خـداستـ
کـه طـنینش زنـدگـی را بـرایـ مـا تـکرار
مـی کنـد؛ نـکنـد فـقطـ بـه گـِل
آلودگـی کفشهـایمانـ بـیندیشیـم!؟
خـواهـرم! از بی حجـابی استــ اگـر عمـر گل
کـم استــ؛ نهفـته بـاش و هـمیشـه گـل بـاش.
وصیتنامه شهید حمیدرضا نظام
آرشیو دفتر تحقیق و پژوهش بنیاد شهید انقلاب اسلامی
